اسب ها مقصر اصلی هستند !!!

اسب ها مقصر اصلی هستند !!!

آقاي دكتر عباسي، مالكان و اسبداران همه در برزخ هستند
لطفا كاري كنيد!

يادتان است كه چندي پيش با آقايان گفت وگويي داشتيم و پيرامون مرمت و بازسازي ميدان گنبد صحبت كرديم، مسئولان شركتی كه ديگر نمي خواهيم حتي نامش را ببريم، زيرا هر چه ديديم تنها حرفي بيش نبوده است. گرچه يكي از آنها خانم هستند، ولي همه مردانه قول دادند كه تا يك ماه آينده كار تعميرات و مرمت ميدان گنبد به پايان برسد، يعني تا 25 بهمن ماه، كه چنين نشده است! حتي يكي ديگر از آنها قول مردانه داد كه فاز دوم طرح ميدان گنبد بعد از عيد آغاز شود كه آنرا پيشكش خودشان مي كنيم، زيرا سالي كه نكوست از بهارش پيدا است.
با حرفهاي آنها دلخوش شديم و نوشتيم تا مردم خوب تركمن صحرا كه در اسبدواني فعاليت دارند نيز خوشحال شوند. فكر مي كرديم كار آقايان در واقع عيدي به مردم عزيز و شريف تركمن صحرا است. فكر مي كرديم پيست اسبدواني گنبد را به سرعت به اتمام رسانند و بار ديگر اسب و اسب داران از بلا تكليفي در آيند، فكر مي كرديم بعد از مدتها مي توانيم يك پيست استاندارد را شاهد باشيم كه نه چابكسواري آسيب جدي ببيند و نه اسبي نابود شود، فكر مي كرديم بسياري از معضلات با اجراي اين طرحها برطرف شده و ديگر مردم خوب خطه تركمن صحرا كه در كار اسب و اسبداري هستند، نفس راحتي مي كشند و ... با اين روياي طلايي روز خود را شب مي كرديم و شب را به روز مي رسانديم.
بيش از يك ماه از موضوع مي گذرد، امّا آب از آب تكان نخورده است! با اين اوضاع و احوالي كه مي بينيم حالا، حالا هم ميهمان آقايان هستيم و قرار نيست آب از آب تكان بخورد! به آقاي دكتر عباسي خطاب كرديم كه ايشان به عنوان وزير ورزش به موضوع رسيدگي نمايند، برحسب وظيفه نوشتيم و دردها را گفتيم، امّا تا به امروز كار عملي را شاهد نيستيم! سراغ دو تن از نمايندگان مجلس رفتيم، آنها هم با توپ پر حرفهاي خود را زدند و گفتند چنين و چنان مي كنيم، امّا باز هم در عمل چيزي را نديديم و ... امروز مي بينيم، عيد از راه مي رسد، امّا از عيدانه آقايان خبري نيست! به خاطر همين تعلل ها اسبدواني به تعطيلي كشيده شد و مردم خوب و شريف تركمن صحرا در امر اسبدواني فعال هستند را در غم و اندوه فرو برد. به گوشه اي از گفته هاي آنها دقت كنيد: پيست گنبد كه تمام شود، فاز دوم شروع مي شود، ديگري: ميدان گنبد، يك ماه ديگر آماده خواهد شد! ديگري: پيست گنبد را تمام مي كنيم، آن يكي ديگر؛ ميدان گنبد را قبل از سال نو به اتمام خواهيم رساند! شايد هم در آينده چنين شود، ولي اسبدواني، امروز نياز به رسيدگي دارد، در غير اين صورت تعطيل خواهد شد!
دوست مشترك ما و دكتر عباسي مي گفت: جناب دكتر به طور كامل در جريان مسائل اسبدواني هستند و نسبت به موضوع اشراف كامل داشته و با درد و مشكلات و موانع آن نيز آشنا هستند و ... اگر چنين باشد، پس مسئوليت ايشان دو چندان مي شود، زيرا تا ديروز فكر مي كرديم شايد اطلاعات و آمار و ارقام درستي به ايشان نمي دهند، شايد دكتر در جريان كارهاي انجام شده نمي باشند و. ..
چندي پيش ايشان براي كاري به گرگان رفتند. خوشحال شديم و گفتيم به طور حتم از گنبد هم بازديد خواهند داشت، امّا تا يك قدمي گنبد رفتند، ولي به آنجا سري نزدند تا از مجموعه اسبدواني بازديدي داشته باشند. گله ما از ايشان اين است مگر اسبدواني فرزند خوانده ورزش است كه اينگونه با آن برخورد مي شود؟ چگونه است جناب ايشان تا گرگان قبول زحمت مي كنند مي روند بازديدي دارند در مراسمي شركت مي كنند، ولي گنبد كه فاصله زيادي با گرگان ندارد، به آنجا نمي روند، چرا بايد مجموعه اسبدوانی گنبد به حال خود رها شود؟ اينكه مي گوييم در اروپا يك جور به اسب ظلم مي شود و دراينجا طور ديگر، همين است، تعطيلي مسابقات اسبدواني در واقع ظلم به اسب و اسبدار است، زيرا وقتي مسابقه اي نباشد مالكان و اسبداران پولي ندارند كه هزينه اسب را تامين كنند. زندگي آنها دچار مشكل مي شود و در نتيجه اسب بيچاره باز هم در تنگنا مي باشد و...
داستان ميدان گنبد حالا به صورت سريال در آمده است، يك روز مي گويند: پول به پيمانكار داده ايم، به پيمانكار زنگ مي زنيم آقا، كار كي شروع مي شود، مي گويد: پول به ما نمي دهند و ... روز ديگر مي روند تا چك بكشد « جيم » آقايان بلند مي شوند و سراغ خانم و كار را انجام دهند، مي گويند: ايشان مرخصي هستند و مدتي طول مي كشد كه چك كشيده شود و. .. چك مي كشند، نمی دانيم تامين اعتبار شده يا نشده و ... روز ديگر مي خواهند قرارداد ماسه دريايي ببندند، هرچه به دنبال نمونه ارائه شده مي گردند، پيدا نمي كنند و ... اين دست اندازهاي اداري همچنان ادامه مي يابد و معلوم نيست كي به سرانجام مي رسد؟ تازه روابط غير عمومي مي گويد: شما مي گوييد ما مقصر هستيم كه مردم تركمن صحرا كه در اسبدواني هستند زندگيشان در آب و گل است و مشكل دارند و ...
وقتي افرادي كه مسئول كار هستند مقصر نباشند، چه كسي را مي توان مقصر دانست، به وزارت كه هرچه مي گوييم، گوش شنوايي گويا ندارد، شركت مورد نظر كه مقصر نيست، اداره كل ورزش و جوانان هم تا پول نيايد نمي تواند حركت كند و... پس لابد خود اسب ها مقصر اصلي هستند و بايد همان بلايي را به سرشان بياوريم كه اروپايي ها آوردند! امروز ميدان گنبد، نيمه تمام رها شده است و مسابقه اي را نمي توان در آنجا ترتيب داد! از طرفي ميدان آق قلا هم شرايط خاص خود را دارد و با وجود تمام مشكلات مسئولان و دست اندركاران محلي و معاونت اسبدواني غيرت كردند تا به هر نحوي شده مسابقه را در آنجا برپا دارند، گرچه پيست استاندارد نبود، ولي تلاش شبانه روزي آنها نتيجه داد و مسابقات آق قلا هم به خوبي و خوشي به اتمام رسيد. بندرتركمن هم شرايط ديگري دارد و معلوم نيست مسابقه اي در آنجا برگزار مي شود، تنها مي ماند ميدان اسبدواني نوروزآباد كه آنهم موقع خود مورد استفاده و بهره برداري قرار خواهد گرفت، در اين شرايط چه بايد كرد؟ معاونت اسبدواني تلاش كرد رقابت ها را به كيش ببرد كه گويي اين امر هم تحقق نيافت و حالا تمامي اهالی اسبدواني در برزخ هستند، يعني نه مي دانند مسابقه دارند و نه مي دانند مسابقه ندارند، اين كار يعني هزينه مضاعف روي دوش مالكان و اسبداران و...
باا ين شرايط چه مي توانيم بگوييم؟
آقای دكتر عباسي آيا نمي خواهيد دستور دهيد ميدان اسبدوانی گنبد را به اتمام رسانند؟ حال كه شما اشراف كامل به مسائل اسبدواني داريد و با تمام معضلات و مشكلات اين ورزش آشنا هستيد به نظر شما بايد وضع اسبدواني ما اين باشد كه مي بينيم؟ يعني حتي يك پيست استاندارد در سطح كشور نبايد داشته باشيم؟ در عوض بيخ گوش ما كشورهاي تازه به دوران رسيده ميدان اسبدواني مدرن درست كنند، مسابقات جهاني برپا دارند و جوانان ما برای ديدن مسابقه مجبور باشند به آنجا بروند؟ فكر نمي كنيد كه اماكن ورزشي نياز به بودجه نگهداري داشته باشد اگر ميدان اسبدواني گنبد بودجه نگهداري داشته يا دارد، پس كجا هزينه مي شود، كی هزينه خواهد شد و چرا 30 ، 40 سال است كه چنين نشده است؟ اگر چنين نيست و ايراد مديريتي است، پس چرا اين دست اندازهاي اداري يا موانع موجود برطرف نمي شود تا كار به صورت كلاف سر در گم درنيايد؟ يك پروژه همانطوري كه مي دانيد تعريفي دارد، اگر قرار است كاري در آن انجام گيرد بايد پيش از شروع تامين اعتبار شود، اگر چنين نبوده، چرا اجازه مي دهند ميدان گنبد را به تلي از خاك تبديل كنند و بعد به امان خدا رها سازند تا همان پيست غير استاندارد هم از كف برود، اگر تامين اعتبار شده چگونه فسفس مي كنند و كار را به صورت فرسايشي درآورده اند، اين موش و گربه بازي براي چيست و چرا كار تكميل نمي شود؟ آقاي دكتر حال كه شما اشراف كامل به اسبدواني داريد، خوب مي دانيد زندگي مردم شريف اسبدار در تركمن صحرا چگونه است، حال كه مي دانيد پس كي مي خواهيد دستور اقدام عاجل خود را صادر فرماييد تا چه زماني جامعه اسبدواني بايد در برزخ
بمانند؟ وقتي ما يك مجموعه مدرن و استاندارد اسبدواني نداريم كه در روز مبادا به آن پناه ببريم و مسابقات خود را در آنجا برگزار كنيم، آيا سزاوار است كه ميدان گنبد را بخوابانيم و دست روي دست بگذاريم؟ آيا بهتر نيست نماينده خود را به گنبد اعزام كنيد تا گزارشي از وضع موجود را تهيه و در اختيار شما قرار دهد؟ اي كاش قدم رنجه مي كرديد و پا بر روي ديدگان ما مي گذاشتيد و ميدان گنبد را از نزديك مي ديديد و درد دل اهالي اسبدواني را گوش مي داديد تا به حرفهاي ما برسيد! ما ديگر از اين همه حرف و از اين همه قول و از اين همه كارهاي دست و پاگير خسته شده ايم، ديگر قول آقايان براي ما ارزشي ندارد كه قول هم قولهاي قديم بود كه وقتي حرف ميزدند، اگر شاه رگشان مي رفت، روي حرفشان بودند، ولي امروز همه چيز دنيا تغيير كرده است! امروز از تعارفها خسته شده ايم، فلان آقا مي گويد: برخورد مي كنيم و پي گيري مي كنيم و... در عمل مي بيني تنها تعارفي بيش شايد نباشد و ... از اين مردم شريف تركمن صحرا خجالت مي كشيم، از اين مردمي كه با حضور در صحنه خود در 22 بهمن روي استكبار و حاميان آنها را كم كردند، و حماسه ديگري خلق كردند خجالت مي كشم، اين مردم بزرگ نياز به فردي دارند كه به دردشان برسد، به فرياد آنها برسد و به مشكلات آنها رسيدگي كند و...
حالا شما بگوييد در دستگاه عريض و طويل شما امروز چنين كاري صورت مي گيرد؟ اگر چنين است، چرا يك ميدان اسبدواني اينگونه معطل مانده و كسي جوابگو نيست؟ آقاي دكتر آنچه ما شرط بلاغ بود گفتيم، حالا منتظر اقدامات شما مي مانيم. البته اين قصه سر دراز دارد. آنقدر مي گوييم و مي نويسيم تا شايد يكي از آقايان احساس وظيفه كند و به داد جامعه اسبدواني كشور برسد. باز هم می گوييم، امروز ميدان گنبد خراب، خراب است و نيمه كاره رها شده، ميدان آق قلا غير استاندارد است و بايد استاندارد شود، بندر تركمن هم شرايط مشابهي دارد و بايد بازسازي شود، نوروزآباد تهران هم نياز به استاندارد سازي دارد و...
علاوه بر آن نياز به احداث مجموعه جديد استاندارد اسبدواني داريم كه بتوانيم از آبرو و حيثيت ايراني خود كه تمدن چند هزار ساله دارد، دفاع كنيم. حالا با اين حركت لاك پشتي به كجا خواهيم رسيد، خدا مي داند؟ به راستي كه خداوند آخر و عاقبت ما را ختم به خير كند، مي خواهيم به كجا برسيم، نمي دانيم!
فقط مي دانيم كه همين مي شود كه شده، يعني يك كشور نيم وجبي كه در سالهاي اخير تشكيل شده در دنيا سري بين سرها
در مي آورد و اسبدواني ما با اين همه تاريخ كهن بايد اينچنين باشد كه خون بگرييم.

منبع : مجله دنیای ورزش به تاریخ 30 بهمن ماه 1391

ارسال نظر

الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي جَعَلَنَا مِنَ الْمُتَمَسِّکِينَ بِوِلاَيَةِ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ وَ الْأَئِمَّةِ عَلَيْهِمُ السَّلاَمُ